اگر کنکوری هستی، احتمالاً این حس را تجربه کردهای: اسم یک درس یا یک کتاب که میآید، ناگهان انگار یک لرزه از بالا تا پایین بدنت میدود. بعضیها با زیست مشکل دارند، برخی با فیزیک، بعضیها با ادبیات یا عربی؛ خلاصه هر کسی یک درس «دشمن» دارد. اما واقعیت مهمی این وسط وجود دارد: هیچ درسی واقعاً دشمن ما نیست. این فقط ذهن ماست که از یک خاطره بد، یک هیولا میسازد.در این مقاله یک راهکار کاملاً کاربردی و علمی میخوانی که کمک میکند ترس از هر درس سختی را از بین ببری و کمکم آن را تبدیل به نقطه قوتت کنی.
علت اینکه از بعضی درسها فرار میکنیم چیست؟
علت اینکه از بعضی درسها فرار میکنیم چیست؟بیشتر وقتها مشکل از خود درس نیست؛ از خاطرات ماست.
دلایل رایج:
- قبلاً تستهای آن درس را بد زدهای
- نمره کم گرفتهای
- روش درست مطالعهاش را بلد نبودی
- معلمش را دوست نداشتی
- حجم کتاب تو را ترسانده
- دیگران گفتهاند سخت است
اینها «واقعیت» نیستند؛ خاطرهاند. اما ذهن ما از یک خاطره، یک برچسب میسازد: «من از این درس بدم میاد… من نمیتونم این درس رو بخونم…»
اما حقیقت این است:
هر درسِ سخت، درسی است که روش درست خواندنش را هنوز یاد نگرفتهای. همین.
درس سخت دشمن نیست؛ راهنماست
هر وقت از یک درس بترسی، یعنی این درس دارد به تو پیام میدهد:
«یک جای کارت در این درس هنوز درست نیست. بیا درستش کنیم.»
به جای فرار، باید «آشتی» کنی.
قانون طلایی: ۵ دقیقه نزدیک شدن به درسهای سخت
بزرگترین اشتباه کنکوریها این است که برای یک درس سخت یک ساعت یا دو ساعت زمان میگذارند.
نتیجه؟
بعد از پنج دقیقه خسته میشوند، فرار میکنند، و ذهنشان دوباره همان برچسب قبلی را تأیید میکند.
اما راهکار درست چیست؟
با درس سخت فقط ۵ تا ۱۰ دقیقه شروع کن.
نه بیشتر.
نه تلاش زیاد.
نه فشار.
فقط:
- کتاب را ورق بزن
- چند صفحه نگاه کن
- چند تست بخوان
- جزوه را چک کن
- فقط به درس نزدیک شو
این «نزدیک شدن کوتاه» باعث میشود ذهن تو بفهمد که این درس آنقدرها هم ترسناک نیست.
این تکنیک ثابتشدهٔ روانشناسی است:
قرارگیری تدریجی = حذف ترس
کنکور مسابقه علاقه نیست؛ مسابقه تسلیم نشدن ذهن است
رتبههای برتر کسانی نیستند که همه درسها را دوست دارند.
رتبههای برتر کسانی هستند که:
- از هیچ درسی فرار نمیکنند
- به درس سخت زمان میدهند
- روزی چند دقیقه به آن نزدیک میشوند
- اجازه نمیدهند ذهنشان بگوید «نمیتونم»
کنکور مسابقه «پشتکار» است، نه «علاقه».
تجربه شخصی: چطور از ادبیاتِ متنفرم، نقطه قوتم شد؟
نویسنده این متن خودش میگوید:
«من از ادبیات اصلاً خوشم نمیومد.اما هر روز نیم ساعت میخوندم.آخرش چی شد؟بالاترین درصد عمومیم شد ادبیات.»
راز موفقیت چی بود؟
نه علاقه.
نه استعداد.
فقط تداوم روزانه.
فرمول تبدیل درس سخت به نقطه قوت
اگر میخواهی درسی که از آن میترسی تبدیل به قویترین درست شود، این ۴ مرحله را اجرا کن:
-
۵ تا ۱۰ دقیقه نزدیک شدن
فقط شروع. بدون فشار.
-
تکرار روزانه
حتی اگر روزی فقط چند دقیقه باشد.
-
افزایش تدریجی زمان
کمکم از ۱۰ دقیقه میشود ۱۵، بعد ۲۰، بعد یک ساعت.
-
جمع شدن قطرهقطره اطلاعات
و در نهایت همان درس میشود نقطه قوتت.
نتیجهگیری: درس سخت فقط یک توهم ذهنی است
اگر به خودت بگویی «این درس سخته»، ذهن باور میکند.
اگر به خودت بگویی «این فقط چند دقیقه نزدیک شدن لازم داره»، ذهن باز میشود.
پس از امروز:
- از هیچ کتابی نترس
- به هیچ درسی برچسب «سخت» نزن
- فقط ۵ دقیقه نزدیکش شو
- و از خودت انتظار معجزه نداشته باش؛ معجزه خودش اتفاق میافتد
تو میتوانی هر درسی را تبدیل به نقطه قوتت کنی.
کنکور برای شکست دادن تو نیست؛
برای قویتر شدنت است.